چرا رپ در بین نوجوانان پرطرفدار است؟/ اتفاقات بزرگی که به واسطه موسیقی رقم خورد
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۸۵۹۳۴
به گزارش قدس آنلاین، موسیقی از هنرهای هفتگانه و یکی از ابزارهای بسیار قدرتمندی است که به واسطه آن میتوان اتفاقات مهمی را رقم زد. موسیقی به دلیل عامه پسند بودن، میتواند بخش بزرگی از یک جامعه را با خود همراه و حتی کنشهای اجتماعی را هدایت کند.
برای مثال، کنسرت معروف گروه کویین به خوانندگی فردی مرکوری در سال 1985 که یکی از پرجمعیتترین کنسرتهای تاریخ به شمار میرود و به صورت زنده از چندین کانال تلویزیونی و رادیویی پخش شد، یکی از مصادیق تاثیرگذاری عمیق موسیقی بر جوامع است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما این تاثیرگذاری و نفوذ موسیقی در ذهن، هم میتواند مفید باشد و هم گاهی مشکل ساز. در این رابطه با سیدجواد میری، جامعه شناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، گفتوگو کردیم.
میری در مورد تاثیرات موسیقی بر تاریخ جوامع مختلف میگوید: دو سبک موسیقی جاز یا جز و رپ از تاثیرگذارین سبکهای موسیقی به شمار میروند. برای مثال، در دهه 1920 در منطقه نیواورلینز آمریکا که سیاهپوستان و دیگر مردمان مناطق مستعمره آمریکا در آن ساکن بودند، موسیقی جاز بسیار محبوب شد و به نوعی موسیقی ویژه مردم به حاشیه رانده به شمار میرفت. درمقابل سفیدپوستان آمریکایی اما موضع شدیدی در برابر این سبک موسیقی اتخاذ کردند و سعی داشتند تا جاز را به عنوان یک موسیقی غیراخلاقی و هنجارشکن و خارج از چهارچوب معرفی کنند. حتی برای جلوگیری از فراگیری آن به نوازندگان و خوانندگان رنگین پوست این موسیقی نیز به شدت حمله میکردند. اما موضوع اصلی این ژانر موسیقی چه بود؟ این موسیقی درواقع کانون مرکزی ساختار جامعه سفید پوست را مورد حمله و سوال قرار داده بود ؛ یعنی مساله پیشداوری و تبعیض نژادی. موسیقی جاز به عنوان موسیقی ابداعی سیاهپوستان، یک سبک اعتراضی به شمار میرفت و نقطه عطف آن هم تحولات اجتماعی جامعه امریکا بود. به همین خاطر دستگاه حاکم امریکا در ان دوران تمام تلاشش این بود که وانمود کند که موسیقی جاز متعلق افراد هنجارشکن و خارج از چهارچوب است. اما در واقع سیاهپوستان آمریکا در بستر یک وضعیت اجتماعی سرکوب شده به این سبک موسیقی روی آورده بودند. چراکه هیچ موقعیتی برای آنها وجود نداشت که بتوانند ابراز وجود کنند. موسیقی جاز در این فضا بر علیه تبعیض شکل گرفت و تبدیل به سکویی علیه اعتراض شد. در عین حال با جنبش اجتماعی شکل گرفته علیه تبعیض نژادی نیز هماهنگ شد و یک بستر بسیار خوبی را برای تغییرات اجتماعی فراهم کرد.
میری درمورد موسیقیهای اعتراضی بیان کرد: موسیقی اعتراضی درواقع سبکی از موسیقی است که تلاش میکند یک پیام اجتماعی را به گوش دیگران برساند و به دنبال آن تغییر و تحولی ایجاد کند. موسیقی جاز توانست بداهه نوازی رو پایه گذاری کند و ساختارهای سنتی موسیقی را بهم بزند. اجرا کنندگان این سبک نیز آن زمان سیاهپوستانی بودند که به نمایندگی از تجربیاتی که داشتند، در برابر عواطف و احساسات و ارزشهایی که سفیدپوستان بر جامعه القا کرده بودند اعتراض کردند. رپ نیز با این تفاسیر یک موسیقی اعتراضی به حساب میآید.
وی درخصوص جایگاه موسیقی اعتراضی در ایران گفت: صداوسیمای ما در ایران بیشتر از موسیقی سنتی پشتیبانی میکند، یعنی سبکی که چندان با تغییر و تحولات روز جامعه ارتباطی ندارد و به خاطر چهارچوبهای کلاسیک آن، نماینده موسیقی اعتراضی نیست. اما آنچه که این روزها جوانان و نوجوانان مارا درگیر خود کرده موسیقی رپ است که در صداوسیمای ما رسما جایگاهی ندارد. طرفداران این سبک موسیقی در ایران از راههای دیگری به تبلیغ اثار خود میپردازند و شما میتوانید آنها را در کوچه و خیابان ببینید. این اتفاق ناخودآگاه این پیام را میرساند که این سبک موسیقی و طرفدران آن در حاشیه هستند و ارزشها و دغدغههای آنها جایگاهی در بطن جامعه ندارد. جوانان و نوجوانان هم به سمت این موسیقی تمایل پیدا میکنند چراکه به نوعی رپ قادر است پیام ناشنیده آنها را به گوش بقیه برساند. چراکه گویا دیگر سبکهای موسیقی نماینده آنها نیست و نمیتواند حامل پیام آنها به جامعه باشد.
اما چرا رپ در بین نسل جدید پرطرفدار است؟
میری میگوید: یکی از ویژگیهای این سبک موسیقی ساختارشکنی آن است. رپ ساختارهای سنتی را کنار زده و به بداهه جایگاه ویژهای داده است. جوانانی و نوجوانانی که احساس میکنند هیچ نقشی در جامعه ندارند و احساس عضویت اجتماعی آنها کمرنگ شده، گویا تجربه خودشان را از زیست در جامعه در این سبک موسیقی میبینند، چراکه موسیقی عامه پسند امروز جوابگوی نیازهای آنان نیست.
موسیقی میتواند ابزار خشونت باشد
نفوذ سبک موسیقی اعتراضی در بین نسل جدید آنقدر عمیق است که حتی بر شکل و شمایل رفتارهای اجتماعی آنها نیز تاثیر میگذارد. برای مثال در جریانات اخیر شاهد بودیم که یک خواننده رپ (توماج صالحی) چطور توانست با آثارش معترضان را به سمت اعمال خشونت سوق بدهد. مسالهای که خودش نیز به آن اذعان داشت.
عملا کنترل کردن این سبک موسیقی و آثار آن غیرممکن است چراکه آثار این چنینی، تحت چهارچوبهای نظارتی ما تولید نمیشوند که بشود به انها نظارت داشت.
این جامعه شناس در این رابطه بیان کرد: با شرایط فرهنگی جامعه ما به خصوص آنچه در صداوسیما حاکم است، مانند مساله عدم نمایش ادوات موسیقی و... اساسا اینکه مشخص کنیم چه نوع موسیقی خوب است یا بد، سخت است. پرسش اساسی ما باید این باشد که چرا باوجود بزرگانی همچون فارابی که در عرصه موسیقی اتفاقات مهمی را در تاریخ رقم زدند، چرا در جامعه ما موسیقی به حاشیه رفته و هیچ کدام از نهادهای حاکمیتی ما در باب موسیقی تاملی ندارند و هیچ سهمیه خاصی در این زمینه در نظر نمیگیرند. گویا برای نهادهای فرهنگی ما مثل وزارت ارشاد، موسیقی اولویت ندارد از این رو برنامهریزی خاصی هم در این رابطه صورت نمیگیرد.
خبرنگار: محدثه مودی
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: موسیقی اعتراضی سبک موسیقی موسیقی جاز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۵۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیری جمعیت نشاط اقتصادی و اجتماعی را کاهش میدهد
محمد کریم خورشیدوند اظهار کرد: کنترل جمعیت از گزارههای جوامع بشری است و مکاتب مختلفی در این حوزه نظریه دادهاند، بهعنوان مثال در قوانین حمورابی داریم که افزایش جمعیت را نشاندهنده ترقی فرد و جامعه دانسته است و از طرفی در یونان باستان اندیشمندانی مانند ارسطو و افلاطون موازنه و توازن جمعیت را نشاندهنده ترقی جامعه میدانستند.
وی ادامه داد: در سال ۱۷۹۸ میلادی یک کشیش و اقتصاددان انگلیسی به اسم رابرت مالتوس، کتابی با عنوان اصل جمعیت داشت که در آن یک نظریه داد و شعارش این بود که افزایش جمعیت راه حلی برای پیشرفت نیست، استدلالش این بود که رشد جمعیت بالقوه بهصورت تصاعدی است و رشد مواد غذایی و منابع بهصورت خطی است و پیشبینی این بود در ۲۰۰ سال آینده، رشد جمعیت جهان حدود ۲۵۶ برابر خواهد شد و تولید غذا فقط ۹ برابر و سالهای قحطی در پیش رو است و خیلی از انسانها براثر گرسنگی و قحطی میمیرند. طبیعی است خیلیها ترجیح میدادند فرزندانشان از گرسنگی نمیرند، به همین دلیل، کاهش جمعیت و جلوگیری از رشد جمعیت را بهعنوان یک سیاست لحاظ کردند.
او گفت: این نظریه هیچگاه شکل نگرفت، نهتنها در هیچ نقطهای از جهان این اتفاق رخ نداد، بلکه این نظریه برای حیوانات نیز صدق پیدا نکرد و نهتنها پیشبینی انجامشده درباره سالهای قحطی اتفاق نیفتاد، بلکه تولید بهقدری زیاد شد که حتی در سالهایی، مردم گندمهای اضافه را میسوزاندند.
خورشیدوند بیان کرد: امروزه میبینیم یکی از مشکلات و چالشهای جدی جوامع توسعهیافته، کاهش جمعیت جوان و پیری جمعیت است که در نتیجه موجب شده است، نشاط اقتصادی و اجتماعی آنها کاهش یابد. رونق اقتصادی به نیروی جوان وابسته است و زمانی که جوامع پیر شوند دولتها و صاحبان سرمایه احساس خطر میکنند.
او اظهار کرد: جوان، مایه پویایی و سرزندگی جامعه میشود و بیشتر جهشهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از دل نیروهای جوان جوشش پیدا میکند. اصولاً فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده برای ازدیاد و بقای نسل بشری است و مطابق فلسفه آفرینش بر ازدواج تأکید شده است.
وی ادامه داد: ازدواج موجب پیوند بین نسلها و تداوم نسل بشر میشود؛ ولی اگر سیاستهای یک دولت بر این اصل باشد که موالید کم شود در بلندمدت جامعه با انقطاع نسل بشر مواجه میشود، معضلی که امروزه ما در کشورهای غربی شاهدیم و بحران پیری جمعیت دارند.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان افزود: اجرای سیاستهای کنترل جمعیت در کشور ما نیز پیامدهای ناگواری داشته و آسیبهای جدی از جنبههای گوناگون جسمی، روحی و روانی و اخلاقی و اجتماعی بر جامعه گذاشته است.
وی بیان کرد: اگر بخواهیم به نظام مسائل در حوزه اجتماعی اشاره کنیم، شاید ابربحران ما در این حوزه، موضوع سالخوردگی جمعیت باشد. اگر در ۲۰ سال آینده همین سیاست ادامه یابد، باعث میشود کمبود نیروی کار، بحران امنیت، کاهش تولید علم، خلاقیت و پیشرفت را داشته باشیم و همه اینها تبعاتی است که از کاهش جمعیت، ازدواج و بحث فرزندآوری نشأت میگیرد.
خورشیدوند گفت: منحنی رو به سقوط ازدواج و فرزندآوری، چالشهای زیادی دارد. باید روی ذهنیت نسل جوان درباره پایین آمدن سن ازدواج و فرزندآوری بهصورت جدی کار شود.
وی ادامه داد: برای اینکه سن ازدواج پایین بیاید و فرزندآوری بیشتر شود، باید کار فرهنگی انجام شود و سیاستهای غلطی که در ذهن برخی جوانان نقش بسته است، از بین برود.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان معتقد است: بخشی مشکلات در موضوع ازدواج و جمعیت، اثر فضای مجازی، رسانهها و ماهوارههاست و بخشی نیز اقتصادی است. جوانی که مشکل اشتغال دارد و حداقلها را نمیتواند بهدست آورد، شاید اعتماد به نفس لازم را ندارد که بخواهد یک زندگی مشترک را آغاز کند و موضوع فرزندآوری را حتی در ذهن خود بیاورد.
او افزود: سیاستهای دولت باید بر مدار مشوقهای فرزندآوری و تسهیل ازدواج باشد. اشتغال و مسکن نسبت به این دو مقدم است و اینها زنجیروار به یکدیگر پیوستهاند.
باشگاه خبرنگاران جوان لرستان خرم آباد